دست نوشت های یک انسان نما...

غمگین دیروز... عاشق امروز!!

دست نوشت های یک انسان نما...

غمگین دیروز... عاشق امروز!!

زندگی چیست؟

زندگی چیزی که میخواستم نبود...


گاهی اوقات با خودم تفکر می کنم، تفکری طویل مدت و عمیق. آری! من هم به فکر فرو می روم که چقدر چیزی که هستم خوب نیست، میشد بهتر از این بشه. میشد یعنی باید میشد که نشد که بشه!!


از نوع و روش زندگی کردنم تا دوره ی زندگیم، از نسلی که در آن به حیات خود ادامه می دهم تا اطرافیانم... من این نسل و این روش زندگی و این اطرافیانم را دوست ندارم، زندگی همیشه بر خلاف خواسته هایم عمل کرده! شاید همش دست زندگی نباشه ولی دست من هم نبوده...


آدم حسودی نیستم و حسد و بخلی هم از کسی به دل ندارم. ولی گاهی غبطه میخورم، آری من هم حسادت می ورزم به کسانی که زندگی خوبی دارند و قدر زندگی شان را نمی دانند. من تصور می کنم شاید اگر جای آنها بودم بمراتب بهتر تصمیم می گرفتم و زندگی سالم تری از خود بر جای می گذاشتم.


من، از زندگی در این قرن شلوغ و پر هیاهو و این نسل خوشم نمیاد. از سر و صدا و هلهله و جنب و جوش بیهوده متنفرم. مرا به قرن های آرام و پر سکوت پنجم و ششم و هفتم و ... ببرید! زندگی بهیچوجه باب میلم نیست، نه هیچ رقمه از زندگی از قرن بیست و یکم و دنیای الکترونیک و مجازی لذت نمی برم.


من، با تمام ذات پریشان و ذهن پر مشغله ی خود، چیزی جز یک زندگی آرام و بی دغدغه طلب نمی کنم! مگر خواسته ی من بیش از حد معقول خود است؟! آری، لابد اینطور است...


چیزی نمی خواهم جز یک سقف که زیر آن شب را روز کنم، یک کاغذ و قلم که عقده های دیرینه ی خود را بر رویش خالی کنم، و یک تکه نان که خود را سیر کنم! زندگی چیزی که نشان می دهد نیست، حداقل در پس تصورات و مقابل چشمان غمناک من اینگونه نیست!


زندگی چیزی نیست جز خیره شدن بر چشمان کسی که دوستش داری بی آنکه از تو بپرسد به چه چیز می نگری؟! 


خوشحال میشم معنای واقعی زندگی را برایم ارسال کنید، شاید من در اشتباهم؟! البته شاید...

نظرات 2 + ارسال نظر
سحر یکشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:14 ب.ظ http://sanoshiraz.blogfa.com

زند گی یعنی تکا پو

زند گی یعنی هیاهو

زند گی یعنی شب نو، روز نو، اند یشه ی نو...

آری آری زند گی زیباست

زندگی آتشگهی دیرنده پا برجاست

گربیفروزیش رقص شعله اش از هرکران پیدا ست

ورنه خاموش است وخاموشی گناه ماست....

دوست عزیز امیدوارم زاویه دیدت نسبت به زندگی تغیر کنه. زندگی بدون غم و غصه معنایی نداره. هیجان نداره.
به قول معروف یکی در ظاهر همه چیز دارد ولی در باطن هیچ چیز ندارد و یکی در باطن همه چیز دارد ولی در ظاهر هیچ ندارد.
موفق باشید

رها پنج‌شنبه 23 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:13 ق.ظ http://rainy-night.blogsky.com

زندگی یعنی یک سار پرید
از چه دلتنگ شدی؟
دلخوشی ها کم نیست
مثلا این خورشید
کودک پس فردا کفتر آن هفته
یک نفر دیشب مرد و هنوز نان گندم خوب است
و هنوز آب میریزد پایین اسب ها می نوشند...

با زندگی نساز زندگیتو اونجوری که دوست داری بساز...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد